ايران و جامعه
ملل
نيلوفر كسري
جهان تا پيش از سال
1914م جنگي به وسعت و ويرانگري جنگ جهاني اول تجربه نكرده
بود. شوك شديد ناشي از زيان هاي اين جنگ قدرتهاي بزرگ را
به اين فكر انداخت تا پس از خاتمه جنگ، نظام جديدي را
مستقر سازند كه تداوم صلح و امنيت بين المللي را تضمين
نمايد.
در خلال جنگ جهاني اول،
اين انديشه در ميان بسياري از متفكران و سياستمداران آن
دوره رواج يافته بود كه اگر دول اروپايي قادر باشند براي
حل و فصل اختلافات خود كنفرانسها و مجامعي تشكيل دهند و يا
سازماني وجود مي داشت كه مي توانستند اختلافات خود را در
آنجا مطرح سازند هيچ گاه جنگي آغاز نمي شد. انگليسي ها و
آمريكايي ها به ويژه از اين طرح حمايت مي كردند به نحوي كه
آمريكايي ها در دومين سال جنگ، طرحي موسوم به « اتحاديه
تقويت صلح » را مطرح ساختند كه نهايتاً منجر به پيشنهاد
براي ايجاد تشكيلاتي جهت تضمين صلح جهاني ( طرح جامعه ملل
) گرديد.
پس از خاتمه جنگ جهاني
اول نمايندگان 32 دولت جهان در 18 ژانويه 1919م جهت
برقراري نظام بين الملل در ژنو گرد هم آمدند تا يك سازمان
بين المللي جهان شمول به عنوان « پارلمان جهاني » تأسيس
كنند. در 9 ژوئن 1919 كميته اي متشكل از نمايندگان دولتهاي
شركت كننده در كنفرانس صلح ورساي، به منظور فراهم آوردن
زمينه تأسيس جامعه ملل گرد هم آمده بودند. اين كميته
تصميم گرفته بود ابتدا ايجاد جامعه ملل را اعلام نمايد
و سپس به بررسي موضوعات مربوط به فعال كردن اين سازمان بين
المللي بپردازد. در چنين شرايطي بود كه عهد نامه صلح ورساي
در 28 ژوئن 1919 به امضاي دول شركت كننده در كنفرانس رسيد
و در تاريخ 10 ژانويه 1920 لازم الاجرا گرديد . اين تاريخ
در واقع تاريخ رسمي تشكيل جامعه ملل محسوب مي شود. 1
مهمترين هدف تاً سيس
جامعه ملل « استقرار صلح و امنيت بين المللي » بود كه پس
از جنگ جهاني اول براي جلوگيري مجدد جنگ جهاني لازم به نظر
مي رسيد.
در اين ميان نگرش ايران
به جامعه ملل در واقع احقاق حقوق ديرينه خود بود چرا كه
ايران در طول قرن 19 به بهانه هاي مختلف مورد مداخلات
قدرتهاي بزرگ آن زمان واقع شده بود، به طوري كه در سال
1907م روسيه و انگليس، ايران را به مناطق تحت نفوذ خود
تقسيم كرده بودند و در واقع با اين كار نوعي استعمار پنهان
يا غير مستقيم را بر ايران اعمال مي كردند. در طول جنگ
جهاني اول نيز با وجود اينكه ايران اعلام بيطرفي نمود،
كشورهاي متخاصم به اين بيطرفي احترام نگذاردند و متفقين (
روسيه و انگليس ) خاك كشور را تصرف كرده و كليه امور
مملكتي را در كنترل خود در آوردند. همين امر سياستمداران
ايران را نسبت به استقلال، حاكميت و تماميت ارضي ايران پس
از جنگ، نگران ساخته بود. لذا اولويت اساسي ايران پس از
اتمام جنگ جهاني اول اين بود كه ايران به عنوان يك دولت
كاملاً مستقل شناخته شود و از اعمال نفوذ قدرتهاي بزرگ كه
ممكن بود به بهانه هاي مختلف اعمال شود از حضور نيروها ي
آنها در خاك
ايران جلوگيري گردد. 3
در ژانويه 1919م
كنفرانس صلح پاريس در كاخ ورساي تشكيل شد و دولت ايران
تصميم گرفت نمايندگاني از طرف ايران اعزام دارد و خواسته
هاي خود را به اطلاع دول فاتح صلح برساند. ابتدا وثوق
الدوله (رئيس الوزراي وقت) تصميم داشت خود در راس هيئتي
عازم اين سفر مهم شود. ولي به عللي ترجيح داد وزير امور
خارجه را به اين ماموريت بفرستد. در نتيجه هيئتي از ايران
براي شركت در كنفرانس صلح پاريس به رياست مشاورالممالك
انصاري وزير امور خارجه و ديپلمات ورزيده و عضويت محمد علي
فروغي ذكاء الملك رئيس ديوان عالي كشور و حسين معين
الوزاره (وزير سابق) به فرانسه رفتند،ولي دولت انگلستان از
پذيرش نمايندگان ايران عذر خواست و متذكر شد كنفرانس،
مخصوص كشورهاي متخاصم است و ايران رسماً در جنگ جهاني اول
بيطرف بوده است و هر چه دولت ايران بر اينكه در طول جنگ
خاك كشورش محل درگيري نيروهاي متخاصم شده و خسارت زياد
مالي و جاني متحمل شده است ره به جايي نبرد و دولت
انگلستان كه خواب تازه اي براي ايران ديده بود و مي خواست
با بستن قرارداد 1919 ميلادي تماميت كشور را از بين برده و
كشور را تحت الحمايه انگليس كند مقاومت نمود و بر اثر
مخالفت دولت انگليس، كنفرانس صلح پاريس به تقاضاهاي ايران
ترتيب اثر نداد.
شايان ذكر است كه پس از
انقلاب اكتبر 1917م و واژگون شدن سلطنت تزاري دولت
انگلستان خود را مالك بي رقيب كشور ايران ديد و سعي
داشت با انعقاد قرارداد 1919م نوعي نظام مستشاري در ايران
ايجاد كند و كشور را غير مستقيم تحت الحمايه خود گرداند. 4
اما ايران با وجود
مخالفت دولت انگليس بر عقايد خود پاي فشرد و از ايجاد
جامعه ملل استقبال كرد و به عنوان يكي از اولين اعضاي آن
سعي كرد در فرآيند خاتمه جنگ و استقرار صلح نقشي فعال ايفا
كند.
با تشكيل جامعه ملل
رسماً از دولت ايران دعوت شد در جلسات مجمع شركت كند.«
عليقلي خان نبيل الدوله» كاردار ايران در واشنگتن به عنوان
نماينده ايران در دو اجلاس اول جامعه ملل شركت نمود.در آن
زمان ايران به عنوان نخستين و تنها كشور مسلمان در جامعه
ملل حضور داشت و در نهايت توانست به عنوان عضو اصلي جامعه
ملل پذيرفته شود.هيئت نمايندگي ايران، متشكل از « امير
ذكاء الدوله غفاري»،« حبيب الله شهاب»،« دكتر جليل خان» به
رياست « ارفع الدوله» در نخستين اجلاس مجمع جامعه ملل در
سال 1920م شركت نمود و مسائل مهمي را در جامعه ملل طرح كرد
كه مهمترين آنها عبارت بود از :
الف: طرح شكايت ايران
از شوروي:
قضيه از اين قرار بود
كه نيروهاي دولت تازه تأسيس شوروي كه هنوز درگير جنگ داخلي
بودند، به بهانه تعقيب و سركوب روس هاي سفيد كه از سوي
انگليس حمايت مي شدند وارد بندر انزلي شدند و اين شهر را
اشغال كردند. ايران به دنبال اين تصرف در تاريخ هاي 29 و
31 مي همان سال دو فقره شكايت به جامعه ملل ارائه نمود. در
پي اين شكايت ها شوراي جامعه ملل در 14 ژوئن 1920 جلسه اي
به رياست لرد كرزن در لندن برگزار كرد و مقرر شد كه چون
طرفين دعوا مشغول مذاكره هستند شورا در اين زمينه تصميمي
نگيرد تا نتيجه مذاكرات ايران و شوروي مشخص شود. بالاخره
مذاكرات طرفين دعوا به نتيجه رسيد و قرارداد دوستانه عدم
تجاوز ميان ايران و شوروي در فوريه 1921 منعقد شد و
نيروهاي شوروي در 8 سپتامبر 1921 خاك ايران را ترك كردند.
ب: نظارت بر تجارت
تسليحات:
با خاتمه جنگ جهاني
اول، جامعه ملل تلاشهايي به منظور نظارت بر امر خريد و
فروش تسليحات آغاز كرد. اين سازمان جلوگيري از گسترش
تسليحات را يكي از راههاي استقرار و تداوم صلح قلمداد كرده
بود.بنا براين عهد نامه كنترل تجارت اسلحه و مهمات معروف
به عهد نامه « سنت ژرمن» در سال 1919 مطرح گرديد . بر اساس
اين عهد نامه تجارت اسلحه در آب و خاك ايران تحت نظارت بين
المللي (انگلستان) در مي آمد و ايران نمي توانست به طور
مستقل به خريد و فروش تسليحات اقدام كند. به همين دليل
ارفع الدوله نماينده ايران مفاد عهد نامه مزبور را در تضاد
با حاكميت ايران دانست و به آن اعتراض كرد و ايران عهد
نامه را امضاء نكرد. اما در سال 1925 مجمع ملل تصميمي
اتخاذ كرد كه طي كنفرانسي در ژنو تمام دول ملزم به اجراي
آن بودند. به موجب اين كنفرانس عهد نامه جديدي منعقد شد
مبني بر اينكه « در مناطق ممنوعه و همچنين در مناطق درياي
كه تحت تفتيش باشند هر گونه عمليات بار گيري و بار گذاري و
تعويض بار از نظر سلاح و مهمات جنگي براي كشتي هاي بومي اي
كه قدرت آنها از 500 تن كمتر باشد ممنوع است.» به اين
ترتيب بريتانيا كه خليج فارس را در شمار مناطق تحت تفتيش
قرار داده بود به راحتي مي توانست با كشتي هاي بزرگ بالاتر
از 500 تن خود، آزادانه به تجارت اسلحه در خليج فارس
بپردازد و اعتراضات ايران در اين مورد به جايي نرسيد و
انگلستان به راحتي مي توانست با كشتي هاي بزرگ (بالاتر از
500 تن) خود، آزادانه به تجارت اسلحه در خليج فارس بپردازد
در حالي كه ايران از اين لحاظ دچار اشكال مي شد. اعتراضات
ايران به جايي نرسيد و طرح مورد نظر انگلستان تصويب شد.
ايران نيز از كنفرانس خارج شد و عهد نامه مزبور را امضاء
نكرد.
ج: قضيه بحرين(1927):
اين جريان به امضاي يك
قرارداد بين سلطان عبدالعزيز بن مسعود (پادشاه حجاز) و
دولت انگلستان در 20 مه 1927 مربوط مي شد. در ماده مهم اين
قرارداد چنين آمده بود :« اعليحضرت پادشاه حجاز و توابع آن
ملتزم به تأمين روابط دوستانه و صلح آميز با خاك كويت و
بحرين مي باشد.» ايران كه برقراري چنين قراردادي ارتباط
ويژه اي را با بخشي از خاك خود (بحرين) مغاير حاكميت و
تماميت ارضي خويش مي پنداشت در 22 نوامبر 1927
يادداشت شديد اللحني (توسط كفيل وزارت امور خارجه) براي «
رابرت كلايو » وزير مختار انگلستان در تهران و دبير كل
جامعه ملل ارسال شد و از وي درخواست گرديد كه ساير ملل را
از اين اعتراض ايران آگاه گردانند.
در مقابل آستن چمبرلن
وزير امور خارجه انگلستان طي يادداشتي در 18 ژانويه 1928
به دبير كل اعتراض ايران را غير موجه دانست و منكر حق
حاكميت ايران بر بحرين گرديد و اظهار كرد كه بحرين از نظر
جغرافيايي و نژادي ارتباطي با ايران ندارد.
مبادله يادداشتهاي
اعتراض آميز دو كشور به جامعه ملل و سپس به سازمان ملل
ادامه يافت و در نهايت در سال 1970م شوراي امنيت سازمان
ملل به دولت ايران دستوري داد مبني بر اينكه به خواسته
مردم بحرين مبني بر داشتن كشور مستقل گردن نهد و بدين
ترتيب مجلس سنا در 18 مه 1970 در كشور ايران و بحرين
مرزهاي دريايي ميان خود را تعيين و تصويب كردند.
د: كنترل مواد مخدر:
از ديگر تلاشهاي جامعه
ملل كه به نوعي به ايران مربوط مي شد كوششهاي اين سازمان
در زمينه نظارت و كنترل خريد و فروش مواد مخدر بود و به
همين منظور كميته ترياك كه در واقع توليد و صدور ترياك را
تحت نظارت بين المللي در مي آورد تشكيل شد. در آن زمان
ايران پس از چين دومين توليد كننده بزرگ ترياك محسوب مي شد
و كشت ترياك و خريد و فروش آن عاملي بود كه زندگي بسياري
از كشاورزان ايراني بدان وابسته بود. در 27 مارس 1926
جامعه ملل كميسيون تحقيقي را شامل سه عضو اصلي روانه تهران
كرد تا گزارشي از وضعيت كشت خشخاش و توليد ترياك در ايران
تهيه كنند. اين گروه كه در 6 ژوئن تهران را ترك نمودند در
گزارش خود تأكيد كردند كه مي بايست اصلاحات اساسي در
اقتصاد ايران صورت گيرد و صنايع نويني ايجاد گردد. بالاخره
در سال 1928 موسسه انحصار دخانيات تأسيس شد و خريد و فروش
ترياك در كنترل جامعه ملل در آمد.
در سال 1931 قراردادي
در خصوص محدوديت توليد مواد مخدر بسته شد و ايران نيز
ناچار محصولاتي را جايگزين كشت خشخاش نمود.
اختلاف ايران و انگليس
بر سر امتياز دارسي و لغو اين امتياز نيز در 27 نوامبر
1932 به جامعه ملل كشيده شد كه در نهايت با طرح آن در
شوراي جامعه ملل نتيجه اين مذاكرات نهايتاً منجر به انعقاد
قرارداد جديدي شد و بر اثر اختلافات مزبور در آوريل 1933
موضوع از دستور كار شورا بيرون رفت.
اختلافات مرزي ايران و
عراق(1934)
اين اختلافات ناشي از
ادعاهاي مرزي مخصوصاً در شط العرب بود كه در معاهده ارزروم
سعي شده بود برطرف شود.
در اوايل قرن 20(1906)
عثماني ها با سوء استفاده از بي ثباتي داخلي ايران بخشهايي
از خاك ايران در كردستان و آذربايجان را اشغال كردند.
مسائل مرزي در كشور در سال 1913 شدت گرفت و بار ديگر
كميسيون مرزي در استانبول با شركت نمايندگان ايران و
عثماني تشكيل شد.اما چون مذاكرات دو طرف به نتيجه نرسيد
نمايندگان روسيه و انگلستان به عنوان حكم در اين مذاكرات
شركت كردند.
به دنبال آن در 4
نوامبر 1913 وزير اعظم و سفراي سه كشور ديگر (
ايران،روسيه،بريتانيا) در اسلامبول ، يك پروتكل مرزي را
امضاء نمودند كه بر اساس آن خطوط مرزي ايران و عثماني مشخص
مي شد. سپس يك كميسيون تجديد خطوط مرزي ايران و عثماني
مشخص مي شد تا خطوط مرزي دو كشور را در تمام نقاطي كه مبهم
مانده بود تعيين كند. با خاتمه جنگ اول جهاني و جدا شدن
منطقه بين النهرين به نام عراق از عثماني انگلستان براي
كسب نظر مثبت ايران قول داد كه تلاش خواهد كرد تا قرارداد
عادلانه اي بين ايران و عراق در زمينه شط العرب منعقد شود
و ايران در سال 1308 عراق را به رسميت شناخت. ولي باز دو
كشور به توافق نرسيدند و كار به مجمع ملل كشيده شد . مجمع
«اصل نصف» را جهت استفاده از شط العرب تعيين نمود.
گرچه قبل از تأسيس
جامعه ملل در سال 1920 ايران در چند كنفرانس بين المللي كه
عمدتاً در قرن 19 برگزار شد به نحوي سهم داشت يا حضور
مستقيم پيدا كرد اما حضور ايران در جامعه ملل اولين تجربه
كشورمان براي عضويت در يك سازمان بين المللي محسوب مي شد.
جامعه ملل تا بروز جنگ جهاني دوم وجود داشت و پس از آن به
دليل ناكامي در برقراري صلح جهاني جاي خود را به سازمان
ملل متحد داد.
------------------------------------------------------------
1-
دي و باروت،
حقوق نهادهاي بين المللي
ص34
2-
همان منبع ص34
3-
جلال الدين مدني،
تاريخ معاصر ايران ج 1
ص 167
4-
جواد شيخ
الاسلامي، اسناد محرمانه
وزارت خارجه بريتانيا، پيشگفتار مترجم ص12
منابع:
- والترز،اف
پي، تاريخ جامعه ملل،
ترجمه فريدون زند فرد، تهران، انتشارات علمي فرهنگي،1372.
-
ايران و جامعه ملل،
شاهكار،محمد، پاريس،قرن نو، 1936
- مجموعه
قراردادهاي چند جانبه ايران در ادوار جامعه ملل و سازمان
ملل متحد،
هدايتي ، محمد علي،
تهران، بي نا، 1345
- ايران
و جامعه ملل،
زند فرد، فريدون (تهران، شيرازه، اول،1377)
- ايران
از جامعه ملل تا سازمان ملل متحد،
سيد علي موجاني
-
ايران و سازمان هاي بين المللي،
آقايي، سيد داوود (تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، بهار
1381)
|