ملي شدن صنعت نفت ايران و دسيسه‏ هاي انگلستان در خوزستان

علي ‏اكبر خدري‏زاده

 

      همزمان با تصويب طرح ملي شدن صنعت نفت ايران از سوي مجلسين شوراي ملي و سنا، شركت نفت ايران و انگليس از پرداخت سي درصد فوق‏العاده دستمزد كارگران نفت بندر معشور، آغاجاري، لالي و نفت سفيد امتناع ورزيد و اين امر موجب اعتصاب كارگران و اعلام حكومت نظامي در خوزستان شد.(1) با اعزام نيروهاي نظامي از اهواز، خرم‏آباد و اصفهان به مناطق مزبور شورش اعتصابيون كمي فروكش كرد ليكن شركت نفت هنوز حاضر به پذيرش خواستهاي اعتصابيون نبود. در 8 فروردين 1330 دولت انگلستان اعلام كرد كه براي حفظ امنيت صنايع بريتانيا در مناطق اعتصاب‏زده، كشتي‏هاي فلامينگو و ايلوگوس را به آبادان فرستاده است. اين دو كشتي جنگي، قسمتي از نيروي دريايي انگلستان در خليج فارس را تشكيل مي‏دادند و پايگاه آنها در بحرين بود. در همين ايام شپرد سفير انگلستان در تهران رسماً از حسين علاء نخست ‏وزير وقت سؤال كرد كه براي حمايت از افراد انگليسي در مناطق نفت‏ خيز خوزستان چه اقداماتي انجام داده است. در تاريخ 9 فروردين 1330 نيروهاي نظامي در آبادان مردم را به آتش بستند و سه نفر را به قتل رساندند. روز بعد نزديك به هزار نفر از كارگران لوله نفت به اعتصاب‏ كنندگان پيوستند. يك هفته بعد وضع آرام گرفت و تا روز 18 فروردين نزديك به يك سوم اعتصاب ‏كنندگان به سر كار خود بازگشتند. ليكن در 23 فروردين كارگران بندر معشور و آبادان دست به شورش زدند و اين امر منجر به كشته و زخمي شدن چند تن از كارگران شركت نفت شد.(2)

 

    در پي آن، سومين كشتي جنگي انگلستان “ورن“ وارد خليج فارس شد و ناو جنگي “يويالوس“ هم براي پيوستن به گامبيا از مديترانه حركت كرد. سفير انگلستان بار ديگر با علاء ملاقات كرد و او را در جريان اقدامات دولت متبوعش قرار داد. (3)

     در تاريخ 27 فروردين 1330، آيت‏ الله سيدابوالقاسم كاشاني بيانيه ‏اي منتشر ساخت و از كارگران شركت خواست تا به شورش خود خاتمه دهند او همچنين به كارگران اطمينان داد كه انگليسي‏ها به زودي ايران را ترك خواهند گفت و دولت ايران خسارتهاي وارده به آنها را جبران خواهد كرد. (4)

    به علاوه، دكتر مصدق نيز در جلسه 27 فروردين مجلس شوراي ملي در مخالفت با اعلام حكومت نظامي در خوزستان اظهار داشت دليل اينكه نمايندگان جبهه ملي از دادن راي به پيشنهاد دولت مبني بر اعلام حكومت نظامي، خودداري كردند جز اين نبود كه دولت بدون تحقيق و بدون رسيدگي به اين موضوع كه آيا اين اعتصاب بجاست يا بيجاست آن را اعلام كرد. مصدق سپس بيانيه جبهه ملي را خطاب به كارگران و نصيحت دادن به آنها مبني بر اينكه دست از اعتصاب كشيده بر سر كار خود برگردند، ايراد كرد. (5) به هر ترتيب با دستگيري تعدادي از سران اعتصاب و سركوبي شورش كارگران امنيت نسبي برقرار شد و تا روز 12 ارديبهشت 1330 آبادان تنها جايي بود كه هنوز اعتصاب در آن ادامه داشت اما به تدريج تعدادي از كارگران به سر كار خود بازگشتند. در اين تاريخ سپهبد شاه ‏بختي (فرمانده نظامي اعزامي از تهران) در تلگرامي كه از استان ششم (خوزستان) به علاء مخابره كرد اظهار داشت: “اعتصاب هنوز در آبادان ادامه دارد ولي در نتيجه اقدامات معموله 37500 نفر مشغول كار شده‏اند براي دستگيري محركين مرتباً اقدام و امروز چهار نفر از مسببين اصلي اعتصاب به نام كرواليان. زواري، آقاداشي و كيهان ‏پناه بازداشت [شده ‏اند].“ (6)

     اعتصاب كارگران شركت نفت اگرچه با تلاش بسيار دولت ايران پايان پذيرفت اما دولت انگلستان همچنان در پي دسيسه و تحريك كارمندان ايراني شركت نفت بود به طوري كه در تاريخ 18 ارديبهشت 1330 سپهبد شاه ‏بختي (فرمانده نظامي اعزامي از تهران) در تلگراف خود از استان ششم (خوزستان) به دكتر مصدق نخست ‏وزير وقت اعلام داشت:

    طبق اطلاع واصله كارمندان عالي‏رتبه ايراني شركت نفت به تصور اينكه در موقع اجراي قانون ملي شدن صنعت نفت ممكن است بيكار شوند اظهار نگراني نموده‏ اند گفته مي‏شود كه اين شايعات از ناحيه كارمندان خارجي شركت نفت مي‏باشد. (7)

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

  1. روزنامه اطلاعات، ش 7498، 31 فروردين 1330.

  2. الول ساتن. نفت ايران. ترجمه رضا رئيس طوسي. تهران، صابرين، 1372، ص 266.

  3. همان، ص 268.

  4. همان، ص 269.

  5. مذاكرات مجلس شوراي ملي دوره شانزدهم (27 فروردين 1330)

  6. مركز اسناد مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران. سند شماره 65-297-5

  7. همان. سند شماره 40-297-5

 









 












 
www.iichs.org